در شکنجهگاهای زنان چه میگذرد بخش اول
زبانم از توصیف آنچه که در زندانهای جمهوریاسلامی میگذرد عاجز و ناتوان است چگونه میتوان فریاد دلخراش زنان را که در زیر شکنجه مأموران رژیم از درد زمین را به چنگ و دندان میزنند را به توصیف درآورد. این فریاد، فریاد زنانی است که اکنون برای پاسداری از میهنی که از خرابههای حکومت به جای مانده از جان خویش مایه مینهد. چگونه میتوان فشرده شدن و درهم پیچیدن آن قلبهای پاکی را به وصف درآورد که هرگز جز برای پیروزی و آزادی دوباره ایران و رهایی تمامی مردم ایران عزیز نمیتپد را به زبان ساده بیان کرد و نیز چگونه میتوان چگونگی شرحهشرحه شدن آن سینههای گشادهای را که گنجینه شادی و سرشار از عشق به آزادی و عدالتند را به زبان آورد. اما باید گفت هر چند با کلماتی قاصر. باید جهانیان بدانند که در شکنجهگاههای جمهوری اسلامی ایران بر زنان انقلابی دربند چه میگذرد. بازجویی در زندانها ترکیبی است از شکنجههای جسمی و شکنجههای روانی. از همان ابتدا به تو میگویند گناهکاری، ملحدی، منافقی، محاربی، جاسوسی، نفوذی هستی و گاه گوشهای از اطلاعات خود را که در جریان تحقیقات از طریق تعقیب و مراقبت و یا به وسیله شکنجه از دستگیرشدگان دیگر به دست آوردهاند، رو میکنند تا وانمود سازند که همه چیز را میدانند. تجاوز و هتک حرمت زنان در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تاکنون همواره به عنوان ابزاری برای سرکوب و شکستن کرامت زنان و دختران توسط حاکمیت و نهادهای تندرو وابسته به آن صورت میگیرد. اما نقش زنان در مقابله با اقدامات خودسرانه و فراقانونی رژیم جمهوری اسلامی ایران به نام آنان سند خورد و آزمون و تجربهی مبارزات زنان و ایستادگی در برابر تبعیضها نشانهی عدمپذیرش بیعدالتیهای تحمیلی این حکومت از سوی زنان و دختران است. در همین زمینه مژگان کاوسی از زندانیان سیاسی و از باورمندان به آیین یارسان در اظهاراتی افشاگرانه ابراز داشت ،که در جریان انتقالش به زندان کچوئی کرج، مدت ۳ روز را در بازداشتگاه نیروی انتظامی سپری کرده و در این مدت با زندانیان جرایم عمومی و خطرناک نگهداری شده و در زمان انتقال مجبور به بازرسیبدنی تا برهنگی کامل شده و مورد بیاحترامی و توهین و هتاکی ماموران قرار گرفته است. پیشتر نیز برخی دیگر از زنان زندانی با اتهامات سیاسی، مدنی و یا عقیدتی با ایستادگی در مقابل تجاوز به زنان در زندانها و بازداشتگاههای امنیتی اقدام به افشاگری کرده و کل ساختار دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی رژیم جمهوریاسلامی را به چالش کشیدهاند. با این وجود و جدای از این اعمال انواع شکنجههای روحی و جسمی و تجاوز به زنان در زندانها از سوی ماموران و ارگانهای امنیتی و قوه قضائیه رژیم جمهوری اسلامی تاکنون مؤفق به خاموش کردن صدای زنان نشدهاند و ایستادگی آنان در اشکال مختلف، وضعیت زنان و دختران دربند را در کانون توجه قرار داده است. تعرض جنسی به زنان و دختران در زندانهای حکومتی با برنامهای هدفمند و سیستماتیک صورت میگیرد و در بیشتر مواقع این اقدام غیراخلاقی برای شکستن مقاومت زنان صورت میگیرد. نتیجه تجاوز و تعرض در اشکال مختلف که در زندانها و بازداشتگاههای حکومتی ایران علیه زنان و دختران و حتی مردان زندانی اعمال میشود، پدیدهای رنجآور است که تبعات و پیامدهای روحی و روانی زیادی را گریبانگیر زندانیان و خانوادههای آنان کرده و در بعضی از مواقع به خودکشی منتهی میشود در این میان نقش سازمانهای حقوقبشری داخلی و بینالمللی و فعالین و کنشگران مدنی در افشاگری تعرضات جنسی به زنان زندانی و افکارعمومی و در نهایت محاکمه عاملان و آمران این دست از اقدامات باید بیش از گذشته برجسته شود. در حالی که تنها چند هفته از انتشار ویدیوهای تکان دهنده هک شده از دوربینهای زندان اوین میگذشت، دو فعال مدنی در ابعاد بزرگتری از شرایط نامناسب زندانها و بازداشتگاه ایران را شرح دادهاند. نرگس محمدی سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر شنبه 1 بهمن ۱۴۰۱ در ادامه گزارش خود از بند عمومی زنان زنداناوین درباره وضعیت چند زندانی سیاسی زن اطلاعرسانی کرد و نوشت که ویدا ربانی چهار ماه است بازداشت شده و در این مدت 70 روز در انفرادی بوده است. براساس نوشته نرگس محمدی، ویدا ربانی روزنامه نگار 30 ساله به 6 سال حبس محکوم شده است و در سن 36 سالگی از زنداناوین آزاد خواهد شد. محمدی همچنان نوشته است که سپیده قلیان 28 ساله هم 80 روز از چهار سال حبس خود را در انفرادی سپری کرده است. او همچنین خبر داد که مژگان ایلانلو، مستندساز 52 سالهای است که تاکنون 41 روز در انفرادی بوده به شش سال محکوم شده است.این فعال حقوق بشر محبوس در زندان اوین، پنج شنبه 29 دی نیز در گزارشی تفصیلی مشخصات 57 تن از زنان محبوس در زنداناوین را شرح داده و گفته بود که 10 زن بالای 60 سال، به احکام سنگین زندان محکوم شدهاند 33 نفر از این زندانیان مادر هستند و از جمله ثمین احسانی، زهره داوری، زهره زیوری، فریبا اسدی و نرگس منصوری کودکان کم سن و سال دارند. به گفته نرگس محمدی در بند زنان زنداناوین، 61 زندانی زن وجود دارد و نگاهی اجمالی به محکومیتها، تحمل سلول بندهای امنیت و سلول انفرادی، بازجویی و پروندهسازیها و همچنین وضعیت نگهداری زندانیان از جمله دسترسی و امکان معالجه و درمان آنها بیانگر شدت سرکوب زنان زندانی توسط حکومت است. محمدی همچنان اعلام کرده که هشت تن از این زنان زندانی به بیماریهای قلبی مبتلا هستند از جمله زهرا صفایی در سه سال گذشته چهار بار آنژیوگرافی شده و رگهای قلب باز است و به بیماری فشار خون مبتلا شده است. او تأکید کرد که برخی زندانیان زن به آسم شدید و بیماری ریه مبتلا هستند و یک زندانی 70 ساله که پنج ماه در بند 209 محبوس بوده به بیماری فیبروز مبتلا است. یک زندانی دیگر علاوه بر آسم دچار برونشیت و تحت درمان با آنتی بیوتیکهای تزریقی است. به گفته این فعال حقوق بشر با وجود اصرار پزشکان معالج هفت زندانی زن نیازمند به انجام عمل جراحی که در شرایط حاد قرار دارند، نهادهای امنیتی و دادستان تهران حاضر نیستند به آنها مرخصی درمانی بدهند. او همچنان گفته است که زهرا صفایی 8 ماه از 9 ماه حبس در سلول بندهای متعدد امنیت را در انفرادی و شرایط دشوار به سر برده و مریم محمدی تمام 23 ماه حبس در سلول بندهای امنیت را در دورههای مختلف در انفرادی و در شرایط غیرانسانی و طاقتفرسایی سپری کرده است. این مدافع حقوق بشر حبس در سلول انفرادی بندهای امنیت را از جمله موارد نقض فاحش حقوقبشر و اعمال شکنجه سفید خواند و گفت که 57 نفر از کسانی که نامشان در فهرست ذکر شده تجربه این شکنجه به گفته او هولناک ضدانسانی را داشتهاند. محمدی پیش از این نیز بارها درباره وضعیت زنان زندانی هشدار داده و گزارشهایی در مورد فشارهای اعمال شده علیه زنان بازداشتی در زندانهای جمهوری اسلامی منتشر کرده بود. لیلا حسین زاده فعال دانشجویی که اخیرا از بند زنان زندان عادلآباد در شیراز آزاد شده، در گزارشی اعلام کرد که جنایتی هولناک علیه زندانیان عادی از طریق قرصهای اعصاب و آرام بخش در جریان است. نرگس محمدی در حساب اینستاگرام خود از تعرض جنسی به یکی از زنان بازداشتی در تجمعات اخیر مقابل سفارت پاکستان خبر داده است.