نام مقاله :
آیا زندانیان و اعدامیها فراموش میشوند؟
هرباری که روزنامه ای را میخوانیم.از اشخاصی گزارشاتی را می بینیم که
زندانیان شکنجه یا اعدام شدند.چرا که عقایدش یا دینشان یا حتی تفکراتشان برای حکومت
ایران غیر قابل قبول بوده است. انسان وقتی اینها را می بیند احساس درد و ناتوانی
میکند. درد و ناتوانی بیزار کننده ایی که امید را از انسان میگیرد.اما باید توجه
داشته باشیم که اگر این احساسات انزجار میتوانستند
در سراسر ایران در یک اقدام مشترک یکی شوند میتوانست اتفاقی تاثیرگذار رقم زده
شود.
اعضای بنیانگذار سازمان ملل در ۱۹۴۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب
کردند طبق ماده ۱۸ هر انسانی حق دارد آزادی اندیشه وجدان و دین داشته باشد؛ این حق
شامل تغییر عقیده یا دین و آزادی آشکار ساختن عقیده یا دین به صورت فردی یا جمعی در
قالب آموزش عمل پرستش و انجام مناسب در محیط عمومی یا خصوصی است. طبق ماده ۱۹ هر انسانی
حق دارد آزادی عقیده و بیان داشته باشد؛ و این حق شامل آزادی داشتن عقیده بدون مزاحمت
و جستجو دریافت و انتشار اطلاعات وافکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
آیا چند کشور به شهروندانشان اجازه میدهند از این دو حق بنیادی بهره مند شوند. آنچه
اهمیت دارد حقوق روی کاغذ در قانون اساسی نیست بلکه به کار گرفته شدن و ضمانت اجرایی
عمل به آنها است. اما چیزی که برای ما قابل اهمیت است شرایت فعلی ایران است .اینکه
متاسفانه ایران جزء کشورهایی است که هیچ کدام از قوانین انسانی در آن انجام
نمیشود. حکومت فقط به فکر بقای خود است . و برای این کار هم از هیچ جنایتی چشم
پوشی نمیکند
حکومت ایران گرفتار مارپیچ بی رحمانه ای به واسطه سرکوب هایش شده و با
جنگ داخلی قريب الوقوع مواجه است. و این را خود خوب میداند که دیگر مردم توان
صبوری کردن را ندارند و از این همه جنایت خسته شدهاند.حکومت میداند که اگر از فشار
بر مردم را کم کند زودتر از بین میروند. و به همین دلیل ترساندن وسیلهای برای
مقاوت آنهاست . در این زمان شرایط برای دولت بسیار وخیم تر از آن است که بتواند عقب
نشینی کنند. و این مسعله را حتی در تعداد زندانیان میتوان مشاهده کرد.متاسفانه
تعداد زندانیان هر لحظه در حال افزایش است .اما چیزی که حتی در این لحظه ما را
خوشحال میکند، تعداد زنان و مردان مبارز است .به اینگونه تنها سلاح آنها که
ترساندن مردم بود از بین میرود. مسعله خوشحال کننده بعدی این است که سالها این
روحانیون خود را منجی دین بر چشم مردم نشان میدادند. و به این شکل ارزش دین در گذر
این ۴۴ سال در حال از بین رفتن است. و خود این موضوع باعث میشود دریچه آگاهی حتی
اگر این دریچه کور سویی باشد باز امید به باز شدن آن است.هر اندازه که قدرت دین بر
مردم کم شود دریچه علم باز تر میشود . و امکان کسب آگاهی فراهم.تر.پس در نتیجه زندانیانی
هم با مبارزهشان و هم حتی با اعدامشان هم قدرت مبارزه را در ما بیشتر میکنند.زندانیان
چراغهایی هستند که ما را راهنمایی میکنند تا از شبی که در ظلمات کامل است رد شویم.
ما باید این شجاعت ها و رشادت هم به مقصد آزادی خواهیم رسید.