میگویند تاریخ را پیروزمندانه مینویسند. کاش فردای پیروزیمان تاریخ نویسی پیدا میشدکه جنایات این رژیم ضحاک را کلمه به کلمه و سطر به سطر بنویسد. البته دردناک است جنایات بیپایان ضحاک تاریخ را نوشتن. اما بگوئید بنویسند از انقلاب با شکوه 《زن ، زندگی،آزادی》که نام رمزش ژینا مهسا امینی دختر زیبا روی از خته کردستان داشت. بگویید بنویسند که سلاخی کردن خواهران و برادران را با شعار زن زندگی آزادی که لرزه بر اندام حکومت زن ستیز انداخته بود.بگویید بنویسند از جمعه خونین بلوچستان. بگویید بنویسند حتی اگر صفحات تاریخ اشک بریزند برای گرفتن جان وانگار رحمانی ۱۳ روزهمان . کوچکترین قربانی که حاکم ظالم و بچهکش حق زندگی را از او گرفت . امروز اگر وانگار جان زنده بود پا به دوسالگی گذاشته بود. نمیدانم نامش را چه گذارم و چه صدایش کنم . بگویم "پسرم، وانگار شهید کوچکم "یا چه . اما فرزند کوچکم به نفس های پاکن سوگند که تا جان در بدن دارم نامت را فریاد میزنم. میدانم حتی خیلی ها نمیدانن که جان نوزاد ۱۳ روزه را در این انقلاب به دست حکومت گرفته شد. میدانم خون ریخته شدهات از دیدهها پنهان ماند. میدانم نامت را هیچ کس فریاد نزد. میدانم کم کاری کردیم. اما بدان قاطعانه را نه میبخشیم نه فراموش میکنیم . به یاد جاوید نام شهید کوچکمان وانگار رحمانی ۱۳ روزه.